پاره چهارم و پسین - بزرگترین پادشاه ایرانی ایراندوست پس از اسلام را بشناسیم - به بهانه 28 خرداد سالروز جاوید نامی نادر شاه بزرگ افشار

بنام خدا

افغان‌های متجاوز مخالف نادر شاه بزرگ پس از فتح قندهار بدست لشگر شکن سربازان رشید ایرانزمین با فرماندهی شایسته نادر شاه بزرگ ، به دهلی گریخته بودند . نادر شاه بزرگ سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان ( حدوداً ۸۰۰ نفر ) را که در کشتار مردم ایران شرکت کرده بودند را به ایران تحویل دهد . در پی عدم تحویل آنها نادر شاه بزرگ باارتش ایران از رود سند گذشت و در جنگ کَرنال با کشتن 20 تا 30 هزار از سپاهیان هندی ، آنان را شکست داده و دهلی را پیروزمندانه گرفت . سپس ۸۰۰ افغان را در بازار دهلی دار زدند و بازگشتند نادر شاه بزرگ به رغم کمی سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندی توانست با به‌کارگیری تاکتیک‌های نوین جنگی پیروز شود.

(لازم است که حقیقت شیرینی از پیروزی نادر شاه بزرگ را بگویم در تاریخ آمده است زمانی كه نادر شاه بزرگ عزم ادب کردن پادشاه هند را کرد و به جنگ او میرفت در راه كودكی را دید كه به مكتب می‌رفت. از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟
قرآن.
- از كجای قرآن؟
- انا فتحنا....

نادر شاه بزرگ از پاسخ  او بسیار شاد شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد .
 سپس یك سكه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن خودداری کرد.
نادر شاه بزرگ گفت: چر ا نمی گیری؟
پسر گفت : مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای .
نادر شاه بزرگ گفت: به او بگو نادر داده است.

پسر گفت:مادرم باور نمی‌كند زیرا او همیشه به من میگوید شاهنشاه و پدر همه ما نادر شاه بزرگ مردی بخشنده است او اگر به تو پول می‌داد یك سكه نمی‌داد زیاد می‌داد. گفته او بر دل نادر شاه بزرگ نشست . یك مشت پول زر در دامن پسر ریخت . )

در هنگام جنگ در دشت کرنال وقتی که با پیل سواران هندی روبرو شد فرمان داد همه شترهای لشگر ایران در یکجا گرد آوری شده و بر پشت هریک طبقی از خار و چوب بگزارند و آنرا آتش زنند وقتی کار انجام شد شترها از سوزش آتش چون شتر مست رو به سوی پیل سواران گزاشته و پیل هم که حیوانیست سخت متنفر از شتر همه بر گشته و موجب شکست لشگر هند شدند .به‌ناچار محمد شاه گورکانی پادشاه هندی از نادر شاه بزرگ امان خواست؛ زمانی که نادر شاه بزرگ به کاخ فرمانروای هند محمد شاه گورکانی وارد شد محمد شاه گورکانی بر پاهای شاهنشاه ایران افتاده و پشیمانی خود را ابراز و درخاست بخشش کرد در همین هنگام  شاهنشاه ایرانزمین ضربه ای بر عمامه سلطان هند زد زمانی که عمامه افتاد دو گوهر کوه نور و دریای نور از زیر عمامه بر زمین افتاد .

که نادر شاه بزرگ لبخندی زد و گفت: ای سلطان هند ما ایرانیان متجاوزنیستیم و همیشه اندیشه ما دوستی و آشتی بوده است اما از حق مردم خویش نیز نخواهیم گذشت هم اکنون هم به فرمانروایی تو و سرزمینت و گنجها و دارایی شما چشمداشتی نداریم محمد شاه گورکانی بخاطر این همه جوانمردی نادر شاه بزرگ از او خواست هدیه ای از او بخواهد و نادر قبول نکرد و در پی پافشاری محمد شاه گورکانی

نادر شاه بزرگ گفت جوانان ایران به کتاب نیازمندند سالها حضور اجنبی تاریخ و دانش نوشته ما را منهدم نموده است

محمد گورکانی شگفت زده شد و علاوه بر کتابها ، گوهرها و گنجهای بسیاری به نادر هدیه نمود

نادر شاه بزرگ با هدایای فراوان محمد شاه گورکانی از هند به ایران بازگشت ؛ گنجها و گوهرهایی که نادر شاه بزرگ به ایران آورد ده برابر بیشتر از بیشترین درآمد سالانهٔ دوران صفوی برآورد شده‌است . در میان این آنها، گوهرهایی چون کوه نور و دریای نور و تخت طاووس شهرت دارند. میزان غنائم به حدی بود که نادر شاه بزرگ برای سه سال گرفتن مالیات را در ایران قطع کرد و آن گنجها و گوهرها از آنزمان تا کنون پشتوانه پولی ملی ایرانزمین میباشند .

در اواخر عمر کوشید تا استیلای حقوق تاریخی ایرانمان را بر آبهای شمال و جنوب تثبیت کند و اراده کرد برای ایران نیروی دریایی قدرتمندی با تدارک کشتی‌های عظیم جنگی در دریای پارس ( کنداب پارس = شاخاب پارس = خلیج پارس ) و دریای ایران ( دریای عمان ) برای بیرون کردن متجاوزان اروپایی به رهبری انگلیس گجستک و دریاچه مازندران برای قدرت نمایی در برابر روسهای گجستک همیشه متجاوز ایجاد کند با همین اندیشه ، نادر شاه بزرگ در سال 1121 خورشیدی  "جان التون" دریانورد بریتانیایی مقیم سن پطرزبورگ را به رغم كارشكنی روس ها و انگلیسی ها برای ساختن كشتی جنگی به خدمت گرفت . التون در دی ماه سال 1123 خورشیدی  با سمت دریا سالاری به ریاست كشتی سازی ایران برگزید و به او لقب (( جمال بیگ)) داد. با وجود تمامی دشواری های اجرایی و سیاسی از جمله كارشكنی روس ها و انگلیسی ها ، با پشتیبانی نادر شاه بزرگ و تلاش های التون، نخستین نبرد ناو ایران مجهز به بیست عراده توپ به نام  نادر شاه بزرگ در کرانه گیلان به آب انداخته شد. پس از آن به موجب فرمانی که پادشاه ایران صادر کرد تمام کشتی های روسی موظف بودند به پرچم سه گوش و سه رنگ شیروخورشید نشان ایرانزمین ناو ایرانزمین نادر شاه بزرگ همانند دیگر ناوهای ابرقدرتها درود بفرستند  سرانجام نادر شاه بزرگ با توطئه استعمار اروپا به رهبری انگلیس و کمک نوکران و مزدوران داخلی آن دولت گجستک یعنی مزدوران قاجاریش و خیانت معشوقه اش بنام ماری ( ماری سم مهلکی را که بمرور زمان خرد را زایل میکند بدستور اربابان اجنبیش در خوراک نادر شاه بزرگ ریخت که همان سمم سبب از بین رفتن خرد و تندخویی نادر شاه بزرگ در اواخر عمر پربارش شد ) در راه ایراندوستی و نگاهبانی از ایرانزمین در  ۲۸ خرداد سال ۱۱۲۶ خورشیدی در تپه مروارید شهر قوچان خراسان جاوید نام شد . در تاریخ آمده است در هنگام جاوید نامی و زمانی که یکی از دستان نادر شاه بزرگ بر اثر ضربت شمشیر مزدوران قاجاری از بدنش جدا شده بود  نادر شاه بزرگ با دست دیگرش مشتی از خاک ایران برگرفته و با آخرین نفسهایش به مزدوران گفت :

شما بیشرمها و اربابانتان ، خائنان به ایرانزمین  شک نکنید که این خاک زرخیز ایرانزمین بسی نادرها پرورد همچو من .

بیچاره بی پناه ایرانزمینم ایرانزمینم ایرانزمینم

با گرامیداشت یادش و درود به روح بزرگ آن شیرمرد همیشه جاودان گفتارهایی از ایشان را در پاره پسین خاهم آورد

پاینده باد ایرانزمین