پاره دوم بزرگترین پادشاه ایرانی ایراندوست پس از اسلام را بشناسیم - به بهانه 28 خرداد سالروز جاوید نامی نادر شاه بزرگ افشار

بنام خدا

در سال 1111 خورشیدی نادر شاه بزرگ متوجه شورشی در خاور ایران شد و برای سرکوب شورش به آنجا رفت . در همین حال شاه تهماسب صفوی از محبوبیت ،شهرت و اعتبار نادر شاه بزرگ در بین مردم دچار حسادت گشت و برای نشان دادن قدرت خود با لشکری بزرگ به سوی سپاهیان عثمانی که باختر ایران را در اشغال داشتند تاخت و در آن جنگ هزاران سرباز ایرانی را در دشت چالدران بدلیل عدم توانایی به کشتن داد و خود از میدان جنگ گریخت و قرارداد ننگ باری را بست که بموجب آن پاره ای از آذربایجان را به دولت عثمانی وا گذار می‌کرد، نادر شاه بزرگ رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یکجا گرداوری نمود و با یاری آنها طهماسب را به سبب ناشایستگی و خیانت از پادشاهی برکنار گردانیده و پسر خردسالش با عنوان شاه عباس سوم را به جانشینی برگزید و خود را نایب‌السلطنه نامید. اما در حقیقت قدرت اصلی در دست نادر شاه بزرگ بود. ایشان سپس در 2 سال تمام آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت و عثمانیان را به سختی شکست داد . در تاریخ نوشته شده است که پیش از جنگ سفیری از عثمانی به نزد نادر شاه بزرگ آمده و کیسه ای ارزن را بر زمین ریخت نادر شاه بزرگ لبخندی زده و فرمان داد که 4 خروس و مرغ را بیاورند آن پرندگان در اندک زمانی همه ارزنها را خوردند که موجب شگفتی سفیر عثمانی و خنده نادر شاه بزرگ شد سپس نادر شاه بزرگ با خنده به سفیر عثمانی گفت اگر پاسخت را گرفتی برو یکی از افرادی که در آنجا بود به نادر شاه بزرگ گفت سردار این چه کاری بود ما هیچکدام نفهمیدیم .

نادر شاه بزرگ گفت : سفیر عثمانی با آوردن یک کیسه ارزن به من خاست بفهماند که افراد سپاهیان عثمانی به اندازه این ارزنها بیشمارند منهم با آوردن آن 4 مرغ و خروس به او فهماندم که حتی 4 پرنده از ایران به نشانه شیرمردان و شیرزنان ایرانزمین حریف همه سپاهیان متجاوز میشوند و از کار و سرعت پرندگان و شگفتی سفیر عثمانی شاد شده و خنده ام گرفت .

مشهور است که نادر شاه بزرگ صدایی بی نهایت بلند و رسا داشته بحدی که براحتی فرمانهای عمومی خود را از آنسوی میدان نبرد به سوی دیگرش به گوش ارتشیانش میرسانده و احتیاجی هم به کسی برای گفتن فرمانهایش نداشته و این صدای بلند نادر شاه بزرگ هم موجب ترس سپاهیان دشمن میشده این صدای بلند نادر شاه بزرگ موجب شده بود که در آغاز کار در ایران به نادر نعره هم مشهور شود .

جالب است که در آغاز جنگ عثمانیها بهترین و قدرتمندترین افراد سپاهیانشان را که رساترین صدا را داشته به نبرد نادر شاه بزرگ فرستادند آن مرد عثمانی با فریادی گوشخراش گفت که من مردی در مقابلم نمیبینم نادر شاه بزرگ با فریادی بلندتر گفت ای بیچاره بله تو مرد نمیبینی چون کوری و جز روبهان و شغالان سرزمینت ندیده ای و جرات نداری شیرمردان ایرانزمین را ببینی نوشته اند بحدی فریاد نادر شاه بزرگ رسا بوده که آن پهلوان عثمانی از همان آغاز نبرد خود را باخت و با تیغ تبرزین نادر شاه بزرگ کشته شد .